یه سلام بدم به همه خنگولستانیا ، همه باحالا ، همه عشقیا
خدایی خیلی کاربرای خوبی هستید
ما پشتیبانمون بعده خدا همین کاربرای و خنگولستانی ها اند
نه زور داریم نه پارتی ؛ میدونید برای ابدیت ها خیلی فشار تحمل میکنیم
کد نویسی ، وقت گذاشتن ، عیب یابی ، طراحی ، تست و خطا ؛ هیچ منتی هم سره هیچ کسی نداریم ؛ فقط به جبران این همه لطف شما آبدیت میزنیم
نظراتونو میسازیم ، عیب ها که میگید رو بر طرف میکنیم ، و هنوز هم مدیون خوبی و مهربونی شماییم
ولی درد دلم اینه که ما هر دفه در کنار اینکه ابدیت میدیم ، چشم امیدمون اینه که داخل فروشگاه های اندرویدی مثل بازار یا مایکت بیایم تو بهترین ها تا بتونیم کار بر بیشتری جذب کنیم ، بیشتر خونواده خنگولستانیمونو بزرگ کنیم
ولی امان از وقتی که ادم نا امید میشه ، ما سه باره داریم به هر زحمتی هست زور میزنیم بریم رو لیست بهترین های بازار و نشد
خداییش تو ابدیت کم نذاشتیم عیب کار اینه فقط خدا و شما رو داریم ؛ هیییییییچ پشتیبان دیگه نداریم
برنامه های زیادی میان ، ولی چون پشتیبان دارند سریع برگزیده میشن میرن تو لیست های بازار حتی پوستر و بنر میزنن
خدای ما هم بزرگه *narahat*
ما دلگرمیمون اینه که شما رو داریم ، پا به پامون میاید ، هستید ، میخندید ، دوست ندارید مطالب زاقارت ازمون ببینید
اعتراض میکنید ، پیشنهاد میدید ، نقطه قووت و ضعفامونو میگید ، کامنت میدید ، نقاشی میدید
اینا همش معنی اش اینه ، برامون ارزش قائلید
همیشه خجالت زده ی این خوبی و بزرگیه کاربرامون بودیم و هستیم
میدونید ناراحتیمون اینه که با توجه به بازتاب های شما از آبدیت ها همیشه فکر میکردیم ایندفه میریم رو صفحه اول بازار و جز بهترینا و نشده
ما تا اونجا که تونستیم سعی کردیم خیلی بهتره یه کانال تلگرام باشیم ولی افسوس یه کانال رو سرور خارجی بیشتره ما پا میگیره و قدرت میگیره
اشکال نداره ماهم خدایی داریم ، رو سرور زپرتیمون مثل همیشه زور میزنیم ، میایم بالا ؛ و اگه در کنار قدرت گرفتن سرورمون درآمدی به دست بیاد صرف کمک به بچه های ایتام و بی سرپرست و سرطانی و کارایی که دل کسی شاد بشه ؛ میکنیم
داستان هم همینجاس ، هر وقت بخوای یه کار خوب انجام بدی ؛ همیشه سنگ جلو پاته ، همیشه سختی
ما نه پشتیبان میخوایم ، نه مدل حرکتمونو و اهدافمونو عوض میکنیم
همین خدا و کاربرامون بسمونن
دوستتون داریم
*gol_rose* *ghalb* *gol_rose* *ghalb*
یا علی مدد
در زمان های گذشته، یک پادشاه تخته سنگی را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند خودش را در آن جا مخفی کرد.
بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته سنگ گذشتند.
بسیاری هم غرولند می کردند که این چه شهری است که نظم ندارد.
...حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و
با وجود این هیچ کس تخته سنگ را از وسط بر نمی داشت.
نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ شد، بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد.
ناگهان کیسه ای را زیر تخته سنگ دید، کیسه را باز کرد و داخل آن کیسه، تعدادی سکه طلا و یک یادداشت را مشاهده کرد.
پادشاه درآن یادداشت نوشته بود:
” هر سد و مانعی می تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد. “
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
*shadi* دم خنده هاتون گرم *shadi*